عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
الگوریتم کبوتر | 0 | 528 | azade1992 |
داستان وقتی دوست دخترم را به خانه بردم/جالبه از دستش ندید | 10 | 4250 | azade1992 |
عشق.... | 0 | 993 | admin |
سلامتی پسری که... | 0 | 1274 | admin |
شعرطنز امتحان(برداشتی متفاوت از شعر یاس) | 0 | 1178 | admin |
باور کنید واقعیه ...........!!!!! | 0 | 1093 | admin |
اگه دخترا برن سربازی..........!!!!!!!!!! | 0 | 1230 | admin |
به سلامتی..... | 0 | 875 | admin |
خسته نشدی از این چادر؟! | 0 | 1489 | admin |
کسی که امنیت خود را حفظ می کند روشن فکر هست یا بی بندو باری روشن فکریست؟ | 0 | 920 | admin |
اونجا بود که فهمیدم تو با همه ی مردها فرق داری... | 0 | 1102 | admin |
بدو بیا تو نظر خواهیه!!! | 0 | 966 | admin |
دو ساعته میخوام بخوابم،
لامصب هر چی بالشت و جعبه دستمال کاغذی و ماشین حساب پرت می کنم
به کلید برق نمی خوره که لامپ خاموش بشه،
واسم یه لنگه دمپایی مونده فقط، این آخرین سلاحمه،
دعا کنین به هدف بخوره وگرنه باید بلند شم!
خخخخخخخخخخخخخخححخخخخخخخخخ خحخخخخخخخخ
خخخخخخخخخخخخخخححخخخخخخخخخ خحخخخخخخخخ
خخخخخخخخخخخخخخححخخخخخخخخخ خحخخخخخخخخ
اه بيا كمك يه چى تو حلقم گير كرده
دختر عمم چهار سالشه رفتم خونشون ميبينم دستاشو با روسرى محكم بسته بش ميگم چيييي كاااااار ميكنى؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! ميگه دارم تمرين ميكنم كه اگه دزديننم بتونم دستامو باز كنم!!!!!!!!
من:هاااااااااان!!!!!!!!!؟
ينى من اصن موندما!!!!!
مامانم بهم میگه نرگس یادت میاد اخرای تابستون که 22بهمن بود رفتیم اصفهان؟:))
یعنی عاشق مامانمم با این سوتی های قشنگش:)
می خواستم زندگی کنم، راهم را بستند
ستایش کردم، گفتند خرافات است
عاشق شدم، گفتند دروغ است
گریستم، گفتند بهانه است
خندیدم، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم
بحث سر خریدن گوشی بود ...
یکی از دوستان گفت: اگه میخوای گوشی لمسی بخری ،تاچ بخر ... :|
خداوندا
ازت خواهش میکنم گناهان داغ دیدگان شیر اب دستشویی را ببخش،حداقل به خاطر زجری که در ان لحظه کشیده اند!
آمین
:ا
مورد داشتیم دختره میخواسته به pou غذا بده، بهش گفته: عچیچم، مامی قلبونت بره. بیا غذاتو بوخول. عجقم؟ منو دوشم دالی؟
و در همان لحظه، به همین پایه ی کمد که اگه روزی سه بار ملاقاتش نکنم دلم میپوسه قسم، که pou طی یک حرکت تکنیکی، یه چهار لیتری اسید از جیبش آورده بیرون ریخته رو سرو هیکلش.
خدایااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااا
چند روز پيش ديدم يكي از دوستام خيلي تو خودشه؛ رفتم بهش گفتم: "سلام فلاني؛ انگار ناراحتي؟! چي شده؟"
اون: "يه مشكلي دارم ولي روم نميشه بگم"
من با حالت خنده: "نكنه عاشق شدي الاغ...؟"
اون در حالي كه داره توالت رو نشون ميده: "نه بابا؛ مشكل من با اونجاست!"
من: "خب از اول بگو ديگه؛ دواي دردت پيشه منه...دنبالم بيا تا يه قرص بهت بدم؛ بخوري مشكلت حله"
.
عاقا ما قرص ضد يبوست به طرف داديم؛ اونم خيلي شيك و مجلسي ازم تشكر كرد و رفت...
.
فرداي اون روز:
من خطاب به يكي ديگه از دوستام: "هي محمد...تو فلاني رو نديدي؟...چن وقتيه خبري ازش نيست!!!"
محمد: "اون بنده خدا از ديروز تا حالا بدجور اسهال گرفته و همش تو دستشويي نشسته؛ بدبخت هرچي هم قرص ميخوره فايده اي نداره...!"
من در حالي كه دارم زمين رو گاز ميزنم: "فلاني اسهال داشته؟...من فكر كردم يبوست داره!!"
(خو تقصير من چيه؟ خودش درست توضيح نداد)
یه روز رفتم خونه یکی از دوستان فیفا بازی کنیم داداش کوچیکشم بود (ای داداشش همیشه اب دماغش اویزون بود نمیدونم برا چی)
یه صحنه خنده دار تو بازی اتفاق افتاد زدیم زیر خنده و به همدگه نگاه میکردیم که یدفه اب دماغ گودزیلاهه باد کرد ترکید رو صورتش
چی بگم دیگه الان کنار مایکل جکسنیم و داریم هیزمهارو خشک میکنیم...
امــــــروز یـه کـاری داشتـــــم رفتـه بـودم کـافــی نـت...
دیگــه داشــــت کـارم تمــــوم میشـــــد دیـــدم یـه دختـــره هــــم اومـــد صنـــــدلیٍ کنـار مــــا نشســـــتٌ بـا عجلـه
گـوگـــلٌ بـاز کـرد
مـــا هـــم فضــولیـــــمون گٌل کــرد گفتیــم یکـم لٍفتـــش بـدیــم ببینــــم میخــــواد چیکــــــار کنـــــه....
دیــدم نوشـت گـوشــــی مــــــدل گوشــــی مـامـانـم ولـــی صـورتــــی ش!
امرو رفته بوديم بيرون،جلوي صندوق صدقات دوتاپسر ايستاده بودن،فکرميکنين داشتن چيکارميکردن؟؟؟
درحاليکه يکي باژست(!)داش پول مينداخت،اون يکي داشت ازش عکس ميگرفت!
تحريما اثر کرده!
دیروز سر کلاس یهو احساس کردم یکی بهم پَسی زد منم فک کردم پشت سریمه برگشتم دیدم داره میخنده اعصابم خورد شد بهش *** دادم به خیال خودم که آروم گفتم دیدم کلاس ترکید هیچی دیگه تازه فهمیدم معلممون زده بوده
خلاصه منم که از معلمه دل پری داشتم هم عقدم خالی شد هم مورد توجه و تحسین بچه های مدرسه قرار گرفتم:)
یادش بخیر اموزشی که بودیم وقت کم بود واسه همین یه ساعت معینی واسه حمام هر گروهان تعیین میکردن وقتی میرفتیم حمام 50 نفر کمتر نبودیم چه حالی میداد وقتی یکی از بچه ها زیر دوش عمومی بود یواشکی شیر گرم یا سرد. دوشو میبستیم بیچارهها انگار برق گرفته ها میشدن ولی چون صمیمیت بالا بود اصلا ناراحت نمیشدن کلی هم میخندیدیم پسرای سربازی رفته پرچم بالاست..
چن وخ پیش داشتیم با بچه ها تو خیابون میرفتیم که یه ماشین که چهارتا دختر توش بودن واسمون بوق زد و با کلی ناز و افاده و صدای نازک (ازینایی که معلومه ساختگی و واسه کلاس گذاشتنه) ازمون آدرس یه جایی رو پرسیدن. منم که حالم از این دخترایی که فکر میکنن خیلی باکلاسن بهم میخوره، آدرس همونجایی که ایستاده بودیمو بهشون دادم. اونام رفتن دنبال آدرس!!!
بعدشم کلی خندیدیم با بروبچس!!
من خبیثم آیا؟! چیه؟ خیلی هم کار خوبی کردم! حداقل دلم که خنک شد!
با خالم یکم رودربایستی دارم،رفته بودم خونشون بعد داشتیم با هم میحرفیدیم که برام اس مس با محتوی فوش اومد!!منم اومدم جواب حرف خاله مو بدم که حواسم به اس مسم پرت شدو گفتم اره عوضی گاو راس میگی!!!!!پسرخالم داشت فرشو گاز میزد خالمم اینطوری شدo-0
روحم شاد ویادم گرامی باد...
بش گفتم میخوای بری بــــــرو ولی بدون که بی تو میمیـــــــرم :(
رفت ولی هنوز هستـــم در خدمتتون :)))
گول نخورد لامصب :)))
دوستم بهم زنگیده که مهدی بیا سالن میخوایم بازی کنیم (فوتسال). من گفتم باشه ولی من زیاد بازیم خوب نیستا! گفت میدونم. کی خواست تو رو بازی بده؟!! بیا اینجا داور باش!
من (0.0)
دو تا فحش خفن هم بهش دادم و قطع کردم!
یعنی چی خو؟ مگه من مسخرشونم؟ آخشالا!
یک سوال عجیب و جوابهای عجیب تر در فیس بوک!!!
در یکی از پیج های فیسبوک یکی از کاربران سوالش رو مطرح کرده و تقاضای همفکری کرده از دیگر کاربران. به سوال اون توجه کنید:
سلام دوستای خوبم
دخترم و 26 سالمه لیسانس دارمو از زمان دانشجوئی کار کردم … دختر فعالی هستم 2شیفت کارمیکنم و از7صب که میرم از خونه بیرون8شب برمیگردم در امد قابل قبولی دارم فاصله ظهرها هم یا استخر میرم یا کلاس موسیقی . ازخودم یه132صفر دارم و یه مقدار پس انداز چشم گیر و یه دفتر کار.چند سال با یه پسری دوست بودم که الان3ساله کات کردیم و بعد از اون دیگه نتونستم با کسی رابطه احساسی برقرار کنم دوست و همکار پسر هم زیاد دارم ولی اصلا نمیتونم با پسری صمیمی بشم یا به ازدواج فکر کنم.همه اینا را گفتم که یه شناخت نسبی نسبت بهم داشته باشید… و اما سوالم: بنظرتون میشه تو اوج از زندگی کنار رفت..البته الان را نمیگم.مثلا من تا30سالگی حسابی کار کنم و پس انداز داشته باشم بعد اون موقه تو یه زمان مشخص و برنامه ریزی شده جاهایی که دوس داشتم برمو نتونستم یا کارهایی که خواستم انجام بدم و نشده را انجام بدم و پولائی که خودم واسش زحمت کشیدم را خرج کنم . شب اخر هم یه مهمونی بگیرم کسائی که دوسشون دارمو دعوت کنم یه همه هدیه بدم و اخر شب خیلی مرتب و شیک لباس خوابمو بپوشم و یه مشت قرصی که مطمئن باشم راه برگشتی نداره با یه لیوان اب بخورمو برم تو تخت خوابم و یه نفس عمیق بکشم چشمامو ببندم..مگه نه اینکه مرگ حقه و کلا همه باید بمیرن،خب چرا خودم واسش برنامه ریزی نکنم؟حتما باید صبرکنم پیر شم و از کار افتاده و از چشم بقیه بیوفتم بعد بمیرم؟ بنظرتون فکر اشتباهیه ؟
اون نونواهایی که نونو میچسبونن به تنور همه رپرن ، شما حرکاتو دقت کن !
دختر ﻧﻮﺷﺘﻪ :
” ﺑﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﯿﺶ ﻧﺒﻮﺩﯼ،ﻣﻦ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﮐﺮﺩﻡ “!
ﯾﻪ پسره ﺯﯾﺮﺵ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺟﺮﺍﺡ ﭘﻼﺳﺘﯿﮑﺖ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺖ؟ !!
مامانم بعد از یه عمر داشتن 1100 میخواست یه گوشی در حد 200 تومن بگیره خالم نه برداشته نگذاشته میگه آیفون 5 گولد هم تازه اومده گوشیه خوبیه مامانم میگه حالا چنده میگه چیزی نیست 3 میلیون.
مامانم: :|
من: -_-
خاله ی محترم: :d
سازنده 1100 : :| :| :|: |: |:
یه روز با پسر خالم رفتیم کاخ سعد آباد پسر خالم یه چینی یه رو دیده می گه hi چینی هه هم جوابشو می ده ... بهد چینیه می گه
What is your name ؟ پسر خالم در جوابش می گه:
yas yas
آقا همه زدیم زیر خنده . چینیه که فهمید این اینگیلیسی بلد نیست راه شو کشید و رفت تازه بعدش پسر خالم برگشته می گه : چه قدر اینا خنگن انگیلیسی هم بلد نیستند
“گروچو مارکس
اصن روایات داریم زن وشوهری که روزی ده بار نجگن وشونزده بارقهرنکنن زن وشوهر نیستن...عروسک پلاستیکین.
لایک:فتوشاپن...
لایک:توقصه هان...
از چی بگم برات انتظار داری چه چیزی از جیب من دراد/یه کاغذ سفید پاره خب اره رفیق حرف توشه ولی با خودکار سفید/توهم مثه منی توهم کم درد نداری درد اصلیت اینه ک ب تحصیل علاقه ای نداری/ من کسی نیستم با این امتحانا دردم بگیره ولی این نکته هارو کی میخواد گردن بگیره؟؟؟؟؟؟؟؟
یکی بیاد دسته منو بگیره منو ببره سر خونه زندگیش ...
تا بچه بودیم همه میگفتند اخلاق این بچه به ما رفته ولی الآن که بزرگ شدیم کسی مسولیت مارا قبول نمیکنه و همه میگند آخه این به کی رفته...مسعولین محترم رسیدگی کنید
بعضیام هستن تو فامیل ما کلا بعد از رفتنشون باید خونه تکونی کرد :-(
مکالمه من و گودزیلای خواهرم:
-عزیزم پاشو برو تو اتاق بازی کن
-گودزیلا:خاله برم اتاق بالا یا اتاق پایین؟
-برو اتاق بالا
- برم اتاق سمت چپی یا اتاق سمت راستی؟
-عزیزم برو اتاق سمت راستی
-خب برم پلی استیشن بازی کنم یا تبلت؟
-: برووووو تبلت بازی کن
-خب حالا برم فوتبال بازی کنم یا کشتی کج؟
)-: کشششتی کج بازی کن
-جان سینا رو انتخاب کنم یا اندرتیکر؟
@-: ......(و در این زمان بود که من یه فن جان سینایی روش رفتم که دیگه نشینه پای برنامه کلاه قرمزی)
روز اول سال آدم به آدم میرسه ، اما اس ام اس به آدم نمیرسه !
سال ۱۳۹3 بر شما مبارک
.
.
.
عید است ولی بدون او غم داریم / عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد / اینگونه هزار عید با هم داریم
اللهم عجل لولیک الفرج
سال نو مبارک
.
.
.
امیدوارم عید با بوسه هایش
بهار با گلهایش و سال نو با امیدهایش بر تو ای عزیزترین مبارک باشد . . .
.
.
.
فرخنده باد بر همگان مقدم بهار / نوروز ، جاودانه ترین جشن روزگار
نوروز مبارک
سلام بچه ها.قبلش یه سوال داشتم. شما تا حالا آهنگ لیلا از مازیار فلاحی رو گوش دادین؟؟؟
به نظر من اول برید اون آهنگو گوش بدین بعد بیایین این مطلبو بخونید خخخخخ
سلوم بچه ها امروز یه مطلب باحال گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد
لعنت به این شانس
هر ۱۲ تاشون خرس خریدن واسم :| :|:
.
.
تو ایران حتی اگه سرطانم داشته باشی اولش یه دگزا واست تجویز میکنن میگن حساسیته !!
.
.
.
بیچاره اون پدر مادری که واس دخترش زحمت میکشه و دخترشون می خواد زن من بشه !!
زیر لب گفت خدا...
پسرک با دلدار
بر لب ساحل رود
زیر آن سایه ی بید
آخرین وعده ی دیدار نهاد
چه خداحافظی غمگینی
وقتی تند تند غر میزنم و سکوت میکنی بعد سرمو میارم بالا و تو فقط نگام میکنی و میگی :
\'ای جونم قیافشو\' بعد هردو میخندیم...
همون لحظه ست که تو دلم میگم خدایا ازم نگیرش...!!!
.
.
.
.
.
از وقتيكه معين سيبيل هاش رو زده،
تنها كسى كه تو سنگر سيبيل باقى مونده شهرام صولتيه.
كه اونم تنها كاربرد سيبيلاش اينه كه با شهره اشتباه نگيرنش
اقا ما تو دبیرستان که بودیم یه خانم ناظمی داشتیم که تو تصادف چشماش چپ شده بود.هر وقت من تو مدرسه میرفتم پیشش صدتا ادرس باید میدادم تا منو یادش بیاد و هی میگفت بیا نزدیکتر من نمیبینمت.الان درسم تموم شده بعد 5 سال منو تو خیابون میبینه از سه فرسخی نیشش باز میشه. الان همش به این فکر میکنم این داشت ما رو اسکول میکرد یعنی ؟؟؟؟؟؟؟؟
.
.
.
عاقا ما یه گربه داریم البته تو خونه نمیاریمش زیاد...این گربه هم همش سیریش میشه که بیاد تو...اوایل نمیتونستیم بندازیمش بیرون ولی تازگیا به یه فناوری رسیدیم که گربه سریع و بدون درنگ میره بیرون:>
و اما فناوری اینه که داداشم با گوشیش اهنگ Eminem رو میزاره:>>>>>
بیچاره لوییس<اسم گربمه >همچین فرار میکنه که پشتش گرد و خاک بلند میشه!!!!!!
بععععله همچین ادمای جلبی هستیم ماااااا
آن شب ...
که مـــاه عاشـــقــانه هـــایمـان را ...
تماشا می کرد ...
آن شب که شب پره ها ..
عاشــقـــانه تر ..
نــــور را می جســـتند ...!
و اتاقم ..
سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... !
دانستم..
تـــــو پـــژواک تمــــام عـــاشــقـانه های تاریخی...!
من کویر خسته ام تویی نم نم بارون
دلم برات تنگ شده کجائی ای مهربون . .
سلام امروز این مطلبو ارسال کردم به سلامتی همتون
به سلامتی...
اون و یـــــارش...
من و یادش...
به سلامتی اون نبودن هایی که هیچ بودنی جبرانشون نمی کنه …
^^^^^^^^^^^
به سلامتیِ اونی که نه میتونیم ببینیمش و نه صداش رو بشنویم ولی بدجوری دلتنگشیم …
^^^^^^^^^^^
سلامتی بابایی که دختر کوچولوش زنگ زد بهش گفت بابا داری میای خونه پاستیل میخری ؟
ولی وقتی جیبشو نگاه کرد و دید نمیتونه ؛
ماشینشو زد کنار خیابون آروم پیاده شد و با خجالت گفت :
آزاادی … آزااادی ۲ نفر…
مورد داشتیم پشت کامیون نوشته بود :
رفیق بی کلیپس ، مادر
^^^^^^^^^^^^
ﺁﺭﺯﻭﯼ هـر پـدری ایـنـه کـه پـسـرش ﺭﻭ تـو لـبـاس دامـادی بـبـیـنـه
ولـی ﺁﺭﺯﻭی مـن ایـنـه کـه بـابـام ﺭﻭ تـو شـلـوار لـی بـبـیـنـم
یه بار خونه مامان بزرگم بودیم که خاله و دختر خالمم اومدن بعدا همه رفتن بیرون فقط ما موندیم دختر خالم گفت می خوای ازت عکس بگیرم گفتم باشه….
بعد نشستم روی مبل و ژست گرفتم محدثه (دختر خالم)هی می گفت نه بابا اینجوری نکن،،،چرا اینجوری می خندی،،دستاتو اینجوری بذار خلاصه ۳ ساعت داشتم خودمو درست می کردم
حالا که ازم عکس گرفت دیدم از اونور گرفته و من اصلا توش نیستم…از شدت عصبانیت داشتم می پکیدم که دختر خالم روی زمین پخش شده بود و می خندید
سکوت، یعنی گفتن در نگفتن، یعنی مقابله با شهوت رام نشدنی حرف، یعنی تمرین برگشتن به دوران
جنینی و شنیدن انحصاری لالائی قلبِ مادر در تنهائی محض.
سکوت در مکالمه تلفنی، یعنی تردید یا مزاحمت، یا شرم.
هر سکوتی، سرشار از ناگفته ها نیست، بعضی وقت ها، سرشار از خجالتِ گفته هاست.
سلام سلام سلام
امروز زدم تو کار عاشقانه به عشق همتون
پس از دستش ندید این مطلبو واقعا هم زیباس
سلام علیکم !
خوب....! امروز لوتی شدم عشقم کشید براتون اس ام اس به سلامتی بذارم
پس ادامه مطلبو ازدست ندیدلوتیا !
یه رفیق داشتم اﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺳﺎﻡ ﺑﻮﺩ …
نه خدایی ﺳﺎﻡ ﺍﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎست ﺁﺧﻪ ؟
ﺍﺻﻐﺮ ﺍﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎست ! اصغررررررررر !!! والاااااا
.
.
.
ملت چه بیکارن ! یکی مزاحم میشد هی اس هی زنگ…
جواب نمیدادم که بیخیال شه…
دیگه تماس نگرفت بعد چند روز اس داده : ببخشید من چند روز مزاحمتون نشدم کار داشتم دستم بند بود ، شرمنده،چه خبر؟
پشت هر مرد موفقی…
بالاخره یه روز میخاره !
که هیچ زنی هم نمیدونه دقیقا کجاشه
.
.
.
.
قبلا از کسی خوشت می اومد باس آمار درمی آوردی مجرده یا متاهل
ولی جدیدا از یکی خوشت میاد باس بری تحقیق کنی ببینی دخدره یا پسر
سلام سلام سلام به همه بازدیدکننده های عزیز امیدوارم اکه خوب خوب باشید
دوستان امروز یه سری مطلب جدید و داغ داغ گذاشتم . بله "مورد داشتیم که..." خوب تو مرحله ی اول براتون ناآشناس ولی اینم یه جور طنز نوشته است مث فک و فامیله دارم و اینا
زیاد مزاحمتون نمیشم زود برید بخونیدش امیدوارم این طوری شید----->
خخخخخخخ
قــرارمـان..
فقـط ..
یـک “مــانیــتورِ” کـوچـک بـــود !
امّــا ..
اکنــون ..
قلبـــم را ببـین..
که بــا هــر”آف” شدنــت ..
چــگونـه ..
بـیقــرارِ “آمــدنــت” مـی شـــود !
::
::
می گویند هر سن و سالی که داشته باشی
اگر کسی نباشد ،
که با یادش ،
چشمانت ،
از شادی یا غم پر اشک شود ،
هرگز زندگی نکرده ای
و من این روزها
زندگی می کنم...
کربلایت بار دیگر منزل زینب شده
در عزای اربعینت جان او بر لب شده
او که شمع محفل شمس و قمر، وان غنچه بود
بعد از این پروانه ی هجده گل و کوکب شده
اس ام اس تسلیت محرم (اس ام اس محرم 92)
از کودکی به گردن ما شال ماتم است
نابرده رنج ، گنج به ما داده ای “حسین”
اس ام اس تسلیت محرم (اس ام اس محرم 92)
تا کرب و بلا هست ، زمین را عشق است
آه دل همواره غمین را عشق است
هر چند که هیچ است همه ارزش ما
مجنون حسینیم ، همین را عشق است
سلام سلام سلام خدمت عزیزان خودم.امیدوارم که خوب باشین
امروز عشقم کشید ضد پسر بذارم . آخه یکم تعداد ضد دختر ها زیاد بود گفتم جبرانی شده باشه
دخترا یاد بگیرید شاید به دردتون خورد در ضمن اگه خوشتون اومد نظر یادتون نره
بای
مادر بزرگ مادرم 120 سالشه
دیدمش لبــاس ورزشی پوشیده داره نرمــش می کنه بهش می گم
ننجون شما هم ورزش می کنی؟
گفت : چرا که نه….
گفتم فیس بوک هم میرید؟
گفــت پ ن پ از فیس بوک بر می گردم
فکـــر کردی دوست دخــــتری که الان تـــو فیس بوک داری کیه ؟
2 دستی زدم تو سر خودم
این فک و فامیل ما داریم
طرف رفته بالای برج میخواد خودکشی کنه ملت جمع شدن اونجا یهو اتش نشانی اومده بهش میگه میخوای خودکشی کنی میگه پ ن پ میخوام استقامت استخونامو امتحان کنم
.
.
.
.
رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان . مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟
میگم : پَ نه پَ اومدم چند تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم ! …
.
.
.
.
با گل رفتم بیمارستان، نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین، گفتم پ نه پ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات…
آشپزی سخته
ولی میتونین با خلاقیت های کوچیک این کار رو برای خودتون به لذت تبدیل کنین
مثلا من ﺩﯾﺮﻭﺯ ماستو خیار رو بدون خیار درست کردم خیلی هم خوب شد ^.^
.
.
.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺪﻡ
ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺱ ﺑﻘﯿﻪ ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺑﺪﻩ ﺻﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮔﻔﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﺑﺒﻨﺪ !
تعداد صفحات : 5